حالت تهوع میآید و میرود، ولی نمیماند. ماندن بلد نیست. خالی بودن شکمم احساس خوبی دارد. هربار که اسید معده ام برای هضم کردن هیچ چیز ترشح میشود و تا گلویم را میسوزاند، یاد گلنن میافتم که در جنگجوی عشق، بعد از هر بار بروز بولیمیا و خالی کردن معده اش میگفت این خالی بودن را ترجیح میدهم. راست میگوید، با او همدردی میکنم. این که کالبدت خالی میشود و فضا را برای دردهای جدید باز میکند، خوشایند است. احساس درستی میدهد، لذت بخش نیست اما خوب است. خوبیم. ما خوبیم، بدون او هم، خوبیم.
ಠ╭╮ಠ بازدید : 285
يکشنبه 10 آبان 1399 زمان : 12:40